چرا فناوری شهروندی برای کشور ما مهم است؟
در جایجای قانون اساسی و سخنان رهبران انقلاب اسلامی، انسان و رشد او و نیز مشارکت اقشار مردم در امور مختلف، مورد توجه قرار گرفته است. حضور و مشارکت مردم در فرایندهای حکمرانی و حاکمیتی، چنان با اهمیت است که همه روزه و با تمامی امکانات، دولتها در پی ارتقای آن بر میآیند. تقریباً هیچ دولتی از تلاش برای همراه کردن مردم با خود فرار نمیکند، بلکه تمام تلاش خود را به کار میگیرد تا خود را برخواسته از متن مردم جلوه دهد و برای این کار ممکن است، از ابزارهای مختلفی بهره ببرد. البته برخیها چنین اقدامات دولت را در راستای فریب مردم میدانند. باید تصریح کرد که در اینجا منظور از استفادهی دولتها از تمام امکانات برای جلب مشارکت و همراهی مردم، فریفتن ایشان نیست؛ بلکه منافعی است که در پس این همراهی وجود دارد. منافعی که هم به مردم میرسد، هم برای دولتها منشا خیرات است و هم از فاصله گرفتن دولتها از مردمانشان میکاهد. پس بیجهت نیست که دولتها، واقعاً به دنبال بالابردن مشارکت مردمی در صحنهی حکومتداری باشند و در این راه، از هیج وسیلهای چشمپوشی نکرده و بیهوده مانعتراشی نکنند.
فناوری شهروندی با استفاده از قدرت جامعه شهروندی به حل مسأله میپردازد. این رویکرد که میتوان آن را مبتنی بر نوآوری باز تلقی کرد، زمانی بهتر و روشنتر خود را نشان میدهد که با رویکرد سنتی حل مسأله مقایسه شود. در رویکرد سنتی حل مسأله، ما به دنبال یک خروجی در قبال پروژهای که تعریف میکنیم هستیم اما در رویکرد مبتنی بر فناوری شهروندی خروجیهای متعددی برای ما متصور است. احتمال دستیابی به نتیجه نیز در رویکرد سنتی کمتر از رویکرد مبتنی بر فناوری شهروندی است. ضمن اینکه کیفیت خروجیها نیز در رویکرد مبتنی بر فناوری شهروندی بیشتر و بهتر است. مقایسه بین این رویکردها را در جدول زیر بهتر میتوان مشاهده کرد.
مقایسه رویکرد حل مسأله با استفاده از فناوری شهروندی با رویکرد سنتی